شبیه آخرین سیگار قبل از ترک

گایا مادر زمین است. گایا در زبان اوستایی یعنی زندگی

ستاره کوچولوی من

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۲ ب.ظ


به آسمون نگاه میکنه، یه ستاره برای خودش انتخاب میکنه و به اسم خودش صداش میزنه، باهاش حرف میزنه و دائم بهش میگه چیکار کنه و چیکار نکنه و دست آخر تشویقش میکنه، بهش میگم با کی داری حرف میزنی؟میگه ستاره ی خودم، اوم ستارت مگه بلده حرف بزنه؟ نه اما خودم مواظبشم منو میبینی اون بالا؟ نگاه به آسمون میکنم و یه نگاه به صورتش میندازم که چطور محو ستارش شده. میگم آره دارم میبینمت، میگه بال هامو میبینی عمه چقدر قشنگن؟ لبخند میزنم میگم آره فرشته کوچولوی من خیلی بال هات قشنگه .... شروع میکنم به صدا کردنش دستمو میبرم سمت آسمون و میگم امیر علی بیا دستتو بده من، انقدر شیطونی نکن، سریع میاد صورتشو میچسبونه به صورتم.،میگه عمه امیر علی اومد حالا بوسش میکنی؟ ! بوسش میکنم میگم امیر علی ستاره من کوش پس؟نگاه میکنه میگه ستاره من مال تو ...
  • گایا

نظرات  (۱)

دنیای شیرین بچه ها!!!!
پاسخ:
و زیباترین حس دنیا: )
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی