شبیه آخرین سیگار قبل از ترک

گایا مادر زمین است. گایا در زبان اوستایی یعنی زندگی

سن چیست؟ تعداد دفعاتی است که شما به دورِ خورشید چرخیده اید، و این پدیده هیچ ربطی به سطح شعور، سواد و فرهنگ شما ندارد! 🕴استیو جابز
  • گایا


مرگ شیرین ترین قصه ی زندگیست .....
  • گایا


بیا یک بار هم که شده ،چشمهایت راببند، به صدای قلبت گوش کن، بیا یک بار هم که شده به دنیای خودت سر بزن، به رویاهایت، به آرزوهات، به لحظه های خوبت، بیا یک بار هم که شده بی دلیل به زندگی لبخند بزن، دنیای هر آدمی همان زرق و برقهای دنیای اطرافش نیست، دنیای هر آدمی همان بهانه های کوچک برای لبخند زدنه،دنیای هر آدمی همان آرزوهای بزرگی که از بچگی تو سر میپروراند، بیا میون حجم این همه ارتباطات پیچیده مجازی، میون تمام این حرفهای بیهوده که تو صفحات شبکه های مجازی به سرعت انتقال پیدا میکنند،یک بار هم که شده کاغذ و قلم را بگذار جلویت برای دل خودت نامه بنویس، یک بار هم که شده فقط به فکر خودت باش، یک بار هم که شده به دل_خودت بها بده، دست بردار از اتفاقات همه پسند، یک بار هم که شده به خودت جرأت بده متفاوت باشی با مردم این شهر... برای یک بار هم که شده به خودت لبخند بزن و از قدم زدن با کفش های کتونی ساده تو خیابان های این شهر لذت ببر ...
  • گایا
به چه کافرم کردی؟خواب از چشمهام، شوق را از زندگیم با کدام بهانه گرفتی؟چشم هایم بارانی شد و ندیدی! میدانی احسای عروسک خیمه شبازی بودن یعنی چه؟میدانی هیچکس نباشد تو را برای خودت بخواهد یعنی چه؟ مطلقا هیچ کسی وجود ندارد ...
  • گایا


خدایا!میدانی جز تو کسی را ندارم، دستم را رها نکن،نگذار تو باتلاق زندگی غرق شوم
  • گایا


✨در دو چشم من نشین ای آنکه از من ، من تری .... ملای رمی ( مولانا)
  • گایا
وقتی که دیگه از طبیعت لذت نبری،صدای بارون آرومت نکنه، نوازشهای باد روی صورتت شبیه سیلی بشود،وقتی که قدم زدن تنها راهی برای فرار کردن از خودت باشد. وقتی دیگه هیچ حرفی برات خنده دار نیست و هیچ فیلم طنز و کمدی نتونه خنده رو لبات بیاره،درست همین موقع است که احساس در تو میمیرد و خنده های مصنوعی نقاب صورتت را رنگ و لعاب میبخشد، قلب آدمی که بگیرد و بشکند ،دیگر نمی سود همان آدم سابق بود، وقتی قلبت هزار تکه شده و ترکهای عمیق برداشته، دیگر بلد نیست بخندد و بخنداند، میشود همان پرنده بال شکسته ای که دیگر محال است مثل روز اول پرواز کند ،قلب که جریحه دار شود، قلبی که بشکند، دیگر محال است همان قلب اولیه بشود .
  • گایا


✨ بعد تو داغترین سوژه مردم بودم قل هو الله احد،....رکعت چندم بودم؟!
  • گایا


میترسم خدا هم به بندگی ام شک کند! وقتی تمام ذهنم را فرا گرفتی ....
  • گایا


زن دوم بودن سخت است، مثل پرنده ای میماند که در قفس اسیر شده است، هم صاحبش عاشقش است و هم اسیرش کرده تا هر زمان که بخواهد با بشگنی پرنده بیچاره شروع به رقص و آواز و شادمانی کند، زن دوم بودن سخت است ـاما سخت تر "عشق دوم" بودن است،مثل باتلاقی است که هر چقدر دست و پا بزند بیشتر فرو میرود، یا بهتر بگویم بین عقل و دل اسیر شده است، "عشق دوم بودن "مثل این است که دو گردنبند دارید و یکی را همیشه بر گردن می آویزید و زیباییش را به همگان نشان میدهید و هر لحظه کنارتان است و دلهره و ترسی ندارید برای از دست دادنش، اما گردنبد دیگر را با وجود علاقه که بهش دارید تو یه جعبه قرمز رنگ میگذارید و بعد میبریدش به زیرزمین خانه همسایه و جعبه قرمز رنگ را داخل گنجه قدیمی که مادربزرگشان به ارث رسیده و سالهاست کسی سمتش نرفته، قرار میدهید. حالا هر روز دلتان برای آن گردنبند مخفی شده تنگ میشود، هر روز که میگذرد بیشتر و بیشتر دلتان برایش تنگ میشود ،اصلا چه شد که از همه کس و همه چیز مخفی اش کردید؟ اما حالا دیگه راهی برای برگشت نیست. عشق دوم هم همین است، شاید روزی جز انتخاب های اول بوده اما چه شد و چرا دوری کردیم ازش معلوم نیست؟هر روز عاشق تر و تشنه تر میشویم اما دیگر راه برگشتی نیست ....

میدانی سخت است که گوشه ی دنجی از قلبت تعلق به کسی داشته باشد که سالها دیوانه وار دوستش داشتی، و حال بخواهی دیگری را به زور تو همان قلب جا بدهی...

  • گایا